باهویی: گل نزدم و پدرم عصبی پشت خط است!
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۱۵۹۴
به گزارش "ورزش سه"، نبیل باهویی، مهاجم سوئدی پرسپولیس که در بازی با هوادار چند موقعیت گلزنی خوب داشت، در ابتدا گفت: قبل از هر چیز خوشحالم که این بازی را بردیم. این اولین بازی من بود که در ترکیب اولیه حاضر بودم و این برای من خیلی خوب است و کمک میکند که من ریتم خودم را پیدا کنم. ما امروز فرصت های زیادی را خلق کردیم و من حداقل یک گل باید به ثمر میرساندم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال بعدی از باهویی درباره این بود که چقدر از نمایش خودش در پرسپولیس راضی است؛ او گفت: من مهاجم هستم مهاجم هستم! که خبرنگار در این لحظه از او پرسید آیا رضایت داری؟ که او گفت که نه، همین الان باید بروم تلفنم را بردارم و به پدرم که از دستم عصبانی است، جواب بدهم!
باهویی ادامه داد: بله من باید گل بزنم ولی من فقط یک مهاجم نیستم و باید به تیم هم کمک کنم. باید بازی بهتری داشته باشم و به همتیمیهایم هم کمک کنم. همانطور که گفتم این سومین بازی سومین بازی بود که از اول برای پرسپولیس بازی میکردم و امیدوارم بازی بعدی اولین گلم را برای این هواداران استثنایی پرسپولیس بزنم.
باهویی در ادامه صحبتهایش گفت: امروز دو فرصت برای گلزنی داشتم و این اشتباه من بود که این گلها به ثمر نرسید ولی این خیلی بهتر از این است که به خانه بروی نگاه کنی که توی هیچ موقعیتی نبودی. ما باید موقعیتهای بیشتری را بسازیم و گل بزنیم.
باهویی درباره ارسال نوتیس به باشگاه هم گفت: من اینجا مدیر برنامههایم کارم را انجام میدهد و به من کمک میکند و من تمام تمرکزم روی فوتبال است. الان نمیخواهم درباره حقوق و دستمزد و پرداخت صحبت کنم و اصلاً به این چیزها فکر نمیکنم. من اینجا هستم برای فوتبال بازی کردن و کمک کردن به تیم.
او درباره آیندهاش در پرسپولیس هم گفت: من تا ماه ژوئن (خرداد) قرارداد دارم. حرفهای هستم و هر روز در تمرینات حضور پیدا میکنم و سعی میکنم به تیم کمک کنم.
او در مورد دربی هم گفت: همه با من درباره این مسابقه صحبت میکنند. خوشحالم که تو این بازی بازی کردم برای اینکه میتوانم فرم خوبم را به دست بیاورم و امیدوارم که بتوانیم هواداران را خوشحال کنیم بعد از این روزهای سخت.
منبع: ورزش 3
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۱۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»